خبر

آیا انسانهای اولیه با عاطفه بودند؟

بررسی‌های به عمل آمده  توسط متخصصان دانشگاه یورک و مرکز دیرین انسان شناسی و تکامل تدریجی صورت گرفت، حاکی از آن است که نئاندرتال‌هانیز برخلاف تصور در احساسات و عواطف طبیعی نسبت به کودکان خود بسیار قدرتمند بوده ووابستگی و تعلقات عاطفی بالایی در گروه‌های اجتماعی شان ووجود داشته است. علاوه براین عواطف و احساسات متقابل نقش مهمی درجامعه نئاندرتال و پیوستگی آن‌ها بازی می کرده است.
یافته‌های اخیر انسان شناسی نشان داد که کودکان نئاندرتال‌های فاقد توانایی اندیشه نیز در زمان بیماری و یا جراحت‌های جسمی احتمالا برای مدت‌های طولانی از مراقبت و حمایت والدین خود برخوردار بودند. فعالیت‌های وابسته به مراقبت والدین از فرزندان از سوی والدین درسطح بالا و در دوره‌هایی متناوب صورت می گرفته است.
این ارتباط قدرتمند عاطفی کودکان با گروه اجتماعی بلاواسطه شان نقش مهمی در یادگیری و توسعه مهارتها داشته است. این یافته‌های دانشمندان درواقع این ایده قدیمی وسنتی راکه کودکی نئاندرتال‌های سخت و خشونت آمیز وبشدت خطرناک بوده، به چالش گرفته‌اند.
نتیجه این تحقیقات که در ژورنال باستان شناسی آکسفورد منتشر شده، حاکی از نوعی تمرکز غیرمعمول بر اطفال و کودکان مدفون است که نشان می‌دهد کودکی نئاندرتال‌ها کاملا برخلاف تصور انسان مدرن تمرکز بالایی بر روابط اجتماعی درون گروهی داشته است. علاوه براین کشف گورهایی متعلق به نئاندرتال‌های جوان نیز نشان از آن دارد که آنان دردوران نوجوانی و جوانی نیز از نوعی توجه ویژه برخوردار بودند. این موضوع از وضعیت گورها و آراستگی بیشتر این گورها برمی‌آید که عموما ازگور افراد مسن‌تر آراسته‌تر هستند.
با این حال نئاندرتال‌ها اغلب در گروه‌های کوچک و با روابط اجتماعی محدود و منزوی زندگی می‌کردند و بروز خطرات خارجی وطبیعی همانند دوران متناوب و طولانی از قحطی و خشکسالی و یا منازعات خارج از گروه به طور طبیعی سبب ایجاد توجه احساسی و تمرکز بیشتر عاطفی بر ارتباط‌های نزدیک درون گروهی و خانوادگی شان می‌شده است.

مرتبط با:

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *